این گفته اسلام خواهان در مورد"کارل مارکس (1883ـ1818 میلادی) نویسنده و اقتصاددان آلمانی است این فرد از فوئر باخ ـ که یک فیلسوف آلمانی است و اندیشه اومانیستی دارد و انسان را مدار و معیار همه چیز می‎پندارد ـ پیروی کرده و تفکر ماتریالیستی و مادّی‎گرایی او را سر و سامان بخشیده است و در نظریات خود ابداع جدیدی بجز نظریه مادی‎گرایی تاریخی (ماتریالیست تاریخی) ندارد در همین راستا و در ضمن نگرش مادّی به جهان هستی و انکار متافیزیک و ماوراء هستی، نیروی محرک تاریخ را «عامل اقتصاد» می‎کند."

حال چرا از کارل مارکس گفتم چون می خواهم تعریفی از دین با کمک تفکرات مارکس برایتان ارائه کنم. او می گوید که "دین افیون توده هاست" یعنی توده ها یا احزاب مختلف آمده اند و برای تسلی درد موجود در عالم هستی یک رنج آفریده اند. برای اینکه روشن بگویم باید تفکیکی بین درد و رنج قائل شد.

درد را می توان گفت احساس و حالتی است که وقتی ما با دنیای بیرون و واقعیت رو به رو می شویم، چون آنرا مطابق میل خود نمیابیم و آنچه که ما خواهنش هستیم وجود ندارد ، ما درد را تجربه می کنیم.

پس انسانها با توجه به ساختار هستی همواره با درد رو به رو هستن و این می تواند موتور متحرک او باشد . و اما رنج حاصل انکار واقعیت هاست بر خلاف درد که حاصل مواجه با واقعیت هاست.

من از گفته مارکس و این دو کلمه درد و رنج به شما می گویم که بله دین را توده ها مخدری ساخته اند برای التیام دردهای خود ولی میوه درخت این شجره خبیثه تنها برای پیروان ادیان رنج به ارمغان آورده است چرا رنج زیرا ادیان سر به انکار واقعیت زده اند و با ساختن داستان ها و حواله انسان ها به دنیای نادیده بصورت شرم آوری انسان را در مواجه با حقایق به پرتگاه خرافات و پوچی سوق داده اند ....